تلگرام، اسب تروای اسرائیلی

همه می دانیم و خود را به ندانستن زده ایم. حکایتِ تکراریِ سر اندر برف فروبردن های همان کبکِ معروف است.درستیِ فرضیه ی ناآشنا بودنِ نام منحوس میخائیل میری لَشویلی در گوش اعضای شورای عالی فضای مجازی چیزی شبیه به پذیرفتن امکان وجود حیات در کره ماه است. ارتش سایبری میری لشویلی، چند سالیست، اسب تروای بزک کرده ی خود را بر فراز حریم الکترونیک جمهوری اسلامی ایران آزادانه زین کرده است و گستاخانه بر این بلندا در حال تاختن است، آنچنان که نمودِ عینی آبِ سربالا و ابوعطا خواندن قورباغه ها را تداعی گر است، دیگر حتی اسمش را نمی شود "غفلت" گذاشت ، بلکه بی رودربایستی باید در لایه های مدیریت ارشد فناوری اطلاعات نظام، دنبال ردپای نفوذ گشت؛ نفوذی که حریم الکترونیک نظام را با دستان ناپاکش، دو دستی پیشکش اشغالگر کرده است.

اساسا آیا می شود پذیرفت که اعضای شورایعالی فضای مجازی از نتایج موفقیت آمیز رزمایش های الکترونیک ارتش سایبری میری لشویلی در حریم الکترونیک نظام بیخبر بوده باشند؟ سربلندی قرار الکترونیک پاساژ کوروش تنها یک نمونه موفق ساده از رزمایش های الکترونیک یگان 8200 اسرائیل در معیت جاسوس افزار میری لشویلی بر بلندای حریم الکترونیک جمهوری اسلامی ایران بوده است.[1] رزمایش لیست الکترونیک انتخاباتی اسفند 94، به عینه به اثبات رساند که  نظام سلطه سرخورده از ناکامی های پروژه سوروس در کودتای نافرجام 76 و 88، پروژه جدید کودتای الکترونیک میری لشویلی را بصورت نرم و آرام و در دراز مدت در دستور کار خویش قرار داده است. آیا نفوذیان داخلی، پیاده نظامان نامحسوس این پروژه مهلک نیستند؟ به راستی، تبدیل جاسوس افزار میری لشویلی به یکی از مایحتاج روزانه اقشار ملت و ملزومات لاینفک اجتماعی در ایران اسلامی جزء در راستای یک پروژه جامع نفوذ به چه چیز دیگری قابل تفسیر و تعبیر است؟

آیا وقت آن فرانرسیده ارگان های دلسوز نظارتی با هدف شناسایی و پاکسازی انقلابی نهادهای فناوری اطلاعات کشور بعنوان پاشنه آشیل نظام از وجود منحوس عوامل نفوذی پروژه میری لشویلی در حریم الکترونیک نظام، ورود قاطعانه کنند؟ بیراه نیست اگر ادعا شود؛  اولویت پاکسازی عوامل نفوذی داخلی مستقر در نهادهای فناوری اطلاعات نظام به مراتب بیش از فیلترینگ خود جاسوس افزار میری لشویلی حائز اهمیت است.

در فرصتِ پیش رو، سعی برآنست ضمن ارائه عقبه میری لشویلی بعنوان جورج سوروسِ نوینِ شطرنج نظام سلطه  و آنالیز پروژه ی کودتای خزنده ی الکترونیک میری لشویلی در اوکراین و ایران اسلامی، متعاقب با کنار زدن نقاب از چهره نهانی این بیلیونر اسرائیلی بعنوان صحنه گردان اصلی سیاه بازی الکترونیک اخیر، و رونمایی از عمله های بزک کرده  و بازیگران ضربه گیر حاضر در صحنه اش به ویژه پاول دورف ( با آن ژست فکاهی مدیرانه) ، مت گربر و اکسل نف، دورنما و اهداف پروژه ی خزنده الکترونیک میری لشویلی در فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران، مورد کند و کاو قرار گیرد، تا به تحقیق دریابیم، مردان فناوری اطلاعات نظام، اساسا با کمپانی صهیونیستی دیجیتال فروترِز چندچند هستند؟

میری لشویلی، بیلیونر اسرائیلی

صاحب اصلی جاسوس افزارِ تلگرام و شرکت دیجیتال فورترِز

میخائیل میری لشویلی و پسرش اسحق ( ویچسلاو ) دو بیلونر صهیونیست نام آشنا به ویژه نزد مخاطبان کانال های تلویزیون دولتی اسرائیل هستند. اسحق میری لشویلی مدیر کانال 20 رژیم صهیونیستی است و پدرش میخائیل علاوه بر آنکه مشاور ارشد کانال های 1 و 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی است بعنوان یکی از فرماندهان ارشد ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی و در قالب ششمین ثروتمند اسرائیلی، یکی از ذی نفوذترین اسپانسرهای ارتش اسرائیل و چشم راست نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی محسوب می گردد.[2] این ابرپولشوی اسرائیلی یکی از مشهورترین هلدینگ های قمار و کازینو در سرتاسر جهان است.[3] مقارن با فاجعه قتل عام مردم مظلوم غزه در تابستان 2014، انتشار ویدئوی یوتیوب بازدید صمیمانه میخائیل میری لشویلی با سربازان ارتش اسرائیل در خطوط مقدم این کشتار و در قامت فرمانده ارشد ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی، ناگفته های بسیاری را در خود مستتر دارد. و همینطو، واکاوی ویدئوی کنفرانس آی تی اسرائیل با حضور مقامات ارشد یگان جاسوسی الکترونیک 8200 اسرائیل که در آن نتانیاهو، صراحتا میخائیل میری لشویلی را از برادر به خود نزدیک تر می خواند  و از خدمات او در سالیان متمادی در حوزه فضای مجازی که منجر به حفظ امنیت اسرائیل شده، رسما  و صمیمانه قدردانی می کند.

میخائیل میری لشویلی، دست راست نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل

سئوال اینجاست، کدام عقل سلیم و نخبه ی حوزه ی فناوری اطلاعات در نهادهای موثرسیاست گذار فناوری اطلاعات کشور پذیرفته است که حریم الکترونیک نظام باید بصورت مونوپُل، در سیطره ی جاسوس افزار میخائیل میری لشویلی صهیونیست و پسرش به اشغال درآید؟ فرصت تعارف نیست، شرایط موجود در فضای مجازی کشور در نقطه بحرانی قرار دارد، حریم الکترونیک نظام، برّه ای شده درست، وسط دهان گرگ، آیا باید منتظر نشست تا افعی صهیونیسم در بزنگاه مقتضی لقمه اش را فرو بَرَد؟ یا بیلی باید که بر سرش کوفت.

اسحق میری لشویلی، مردی در سایه

گرچه "ویچِسلاو اسحق میری لَشویلی" ( Vyacheslav Mirilashvili ) ، به پشتوانه  ثروت سرشار پدرش ، شرکت های عظیم و متعددی را در استان ها و شهرهای مختلف سرزمین های اشغالی تاسیس کرده است با این حال مشهورترین شرکت وی بدون شک "یعسودوت" ( Yesodot ) است که  ساختمان مرکزی آن در رَمَت هُواو (Ramat Hovav)  واقع در منطقه نِگِو (Negev) در سرزمین های اشغالی واقع است[4] و موضوع آن نگهداری و ذخیره سازی مخازن آمونیاک در اسرائیل است[5] که پس از تهدید جسورانه سید حسن نصرالله به هدف قرار دادن مخازن آمونیاک بیش از پیش بر سر زبانها افتاد.

اسحاق میری لشویلی

روزی که اسحق،  بعنوان فرزند بیلیونر معروف و ششمین غول سرمایه گذار اسرائیلی در حوزه های مختلف اقتصادی، مصمم به سرمایه گذاری کلان بر روی نرم افزار همکلاسی خود "پاول دورف" شد، حتی خود دورف بخت برگشته هم تصورش را نمی کرد که در معیت این مافیای اقتصادی و پدرش میخائیل ، طراح سایتی شود که در جایگاه اصلی ترین ابزار کودتای رنگین اوکراین، خواب آرام را حتی بر چشمان ولادیمیر پوتین ، رئیس جمهور روسیه حرام کند. اصرار خاندان میری لشویلی به پنهان ماندن در پشت پرده گردانندگی کودتای الکترونیک اوکراین، ناخواسته از نرم افزار نویس کوچک ( پاول ) یک عمله ی تکتاز در صحنه و زاکربرگ ثانی خلق کرد و به واقع مصداق عینی به منصه ظهور رسیدن شخصیت "دی دی هالِر ووردن"ِ آلمانی در فیلم " دی دی رئیس جمهور می شود" گردید.  میری لشویلی با مستقر کردن شبکه اجتماعی مدرن و رایگان خود در قالب یک مامن الکترونیک امن جاسوسی بر فراز حریم الکترونیکی اوکراین، موفق به زمینگیر کردن دولت مرکزی و سرویس رسانی غیرقابل نفوذ تبادل اطلاعات و هماهنگی بین عوامل کودتا در اقصی نقاط اوکراین شد.[6] جاسوس افزاری که بالاخره پوتین به درستی تنها راه مقابله و گزینه رهایی از آن و بر هم ریختن معادلات کودتای الکترونیک  را در اخراج دیتا سنترها، سرورها و مالکان آن از کشور یافت. تجربه موفق مالکیت اسحق بر جاسوس افزار اجتماعی vkntakte به آدرس  www.VK.com ، و سود سرشاری که بواسطه آن از جانب سازمان های جاسوسی و نظام سلطه به سمت وی سرازیر شد، خاندان ثروتمند میری لشویلی را متقاعد کرد که به موازات سرمایه گذاری های سنتی گسترده  خویش در حوزه های مختلف اقتصادی و نظامی نظیر میادین عظیم انرژی ، کارخانجات تسلیحات و حوزه های متفرقه و شبکه جهانی قمار و کازینو، متعاقب با  چشیدن شیرینیِ سرمایه گذاری در حوزه جدید کودتای الکترونیک و همزاد پنداری با ثروتمندان آمریکایی فعال در این وادی نظیر  نوادگان کارنگی و جورج سورس در حوزه ی کودتاهای رنگین، با تاسیس شرکتی مادر-تخصصی تحت عنوان "دیجیتال فورترِز" گسترده تر در این وادی سودآور ایفای نقش نماید.[7]

ارم شبکه وی کی (شبیه آرم تلگرام) ( مخفف ویچسلاو کاناکت: اپلیکیشن تماس ویچسلاو)

شرکت دیجیتال فورترِز و محصول جدیدی به نام تلگرام

اخراج کودتاگران الکترونیک اوکراین با دستور مستقیم ولادیمیر پوتین، نقاب از چهره ی مخفی میری لشویلی در رسانه ها برداشت، خاندان میری لشویلی به سرعت در یک شوی رسانه ای اعلام فروش سهم خود از جاسوس افزار vkntakte را مطرح کردند، و  پینوکیوی چوبی خود یعنی پاول دورف  بخت برگشته را پررنگتر از قبل روی صحنه نشاندند ، ژست فکاهی مدیرانه پاول دورف و حتی پاک کردن آماتور نام میری لشویلی از سایت "دیجیتال فورترز" هرگز اقدام موثری در انحراف ذهن گشاده ی اصحاب رسانه از تمرکز بر نام صحنه گردان اصلی این سیاه بازی الکترونیک  نبوده است.

همزمان با توسعه پیام رسان موبایلی واتس اپ توسط  شرکت فیس بوک و در کوران تولد قارچ گونه اپلیکیشن های پیام رسان موبایلی ، و  مقارن با دوره گذار از شبکه های اجتماعی وب به شبکه های اجتماعی موبایلی ، رژیم صهیونیستی و یگان الکترونیک جاسوسی 8200 اسرائیل تلاش خود را بر مستقر کردن اپلیکیشن  جاسوسی اسرائیلی خویش( یعنی وایبر ) بر حریم الکترونیک جمهوری اسلامی ایران متمرکز کرد که  صرفنظر از موفقیت محدود و دوره ای، بواسطه هوشیاری فعالان فضای مجازی در کشور و مسئولین وقت کمیته مصادیق مجرمانه و اعضای شورایعالی فضای مجازی و همچنین با افشاگری های موثر در خصوص ماهیت صهیونیستی وایبر توسط جنبش جهانی  BDS ( کمپین جهانی تحریم محصولات و کالاهای اسرائیلی در جهان ) حریم الکترونیک نظام  از  وایبر این پهباد مجازی صهیونیستی پاکسازی شد.

و این چنین شد که میری لشویلی اسرائیلی با حمایت موثر عوامل نفوذی مستقر در نهادهای فناوری اطلاعات نظام، در یک جایگری مناسب و به موقع پاول دورف، این ژنرال بزک کرده خود را با محصولی جدید یادگار از دوره کودتای الکترونیک اوکراین و متناسب با نیازهای روز مردم ایران در شکل پیام رسان موبایلی تلگرام وارد صحنه کرد.

پاول دورف، بازیگری در نقش فکاهی مدیر

پاول دورف گرچه یک جوان روس از یک خانواده یهودی افراطی است ولی در مصاحبه های مختلفش متاسفانه  بر خلاف والدینش ، با افتخار خود را یک بی دین لائیک معرفی می کند[8] که پیرو آیین لائیک پاتافاریانیزم است[9] ( جماعتی از بی دین ها که نه تنها کافر به وجود خدای متعال هستند بلکه به تمسخر ادیان الهی ، خدای یگانه و پیامبران الهی نیز مبادرت می کنند). پاول دورف صرفا یک نرم افزار نویس موفق است مثل هزاران نرم افزار نویس معمولی دیگر در سرتاسر دنیا،  ولی شهرت امروزش را بدون شک مدیون  مردان در سایه دیجیتال فورترِز است( میخائیل و پسرش اسحق )، سهم و نقش او در فراگیر شدن جاسوس افزارهای تلگرام در ایران  و وی کی در اوکراین در قیاس با بیلویونرهای پشت صحنه قطعا  ناچیز است.

منورا (شمعدان مقدس یهود) در دست پاول دورف

مَخلَص ِ کلام : تلگرام یک صاحب اصلی بیشتر ندارد؛ خاندان میری لشویلی . بدون تعارف، بجز اسحق و میخائیل باقی اسمها همگی رد گم کنی هستند، همگی بازیگرانی مزدور و سربازان و عمله های ضربه گیر میری لشویلی ها به حساب می آیند. ارتش الکترونیک میری لشویلی صهیونیست بر بلندای حریم الکترونیک نظام گستاخانه در کمین نشسته تا به وقت مغتنم کودتای الکترونیک از جنس کودتای اوکراین را میزبانی کند. کجا هستند باورمندان فلسفه ی "عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود"؟!

کدامین گوشه از این دنیای پهناور می پذیرد که یک جاسوس افزار خارجی متعلق به دشمن آزادانه  بتواند در حریم الکترونیک داخلی یک کشور  رسوخ کند در حالیکه  دیتاسنترهای آن در همسایگی سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس مستقر است در حالیکه اطلاعات کدگذاری شده ی داخلی را بی هیچ مزاحمتی به دیتا سنترهای خارجی مخابره می نماید و در حالیکه به هیچ نهاد داخلی نه تنها پاسخگو نیست که طلبکار نظام داخلی نیز هست؟

تلگرام صهیونیستی، بمبی است که آنقدر استادانه تزیین شده است که همگی ماهیت مخرب آن را از یاد برده ایم، طبیعی است که وقتی شورایعالی فضای مجازی اراده و همتی بر حذف این پیام رسان موبایلی نداشته و مسئولین دولتی مدام به نمایندگان این پهباد مجازی صهیونیستی پیام های عاجزانه یکطرفه مخابره می کنند و وقتیکه جاسوس افزار میری لشویلی بعنوان کانال ارتباطی مورد تایید در شبکه های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی مورد تبلیغ پیاپی واقع می شود بدیهی است، منتظر فراگیر شدن آن در هزارتوی کشور باشیم ، متاسفانه در معیت تسامح و تساهل صورت گرفته، شرایط رقابتی به گونه ای پیش رفته است که عدم استفاده از این جاسوس افزار، تاثیر منفی در مشاغل مختلف ایجاد کرده است.

به فرمایش مقام معظم رهبری ،هیچ مصلحتی بالاتر از حراست و حفاظت از امنیت نظام مقدس اسلامی در حوزه فضای مجازی وجود ندارد. مگر مسئولین دولتی و اعضای شورایعالی فضای مجازی مدافع منافع صهیونیست ها و ابزار جاسوسی آن ها در کشور هستند که برای مالکان جاسوس افزار صهیونیستی تلگرام، نسخه ی انتقال دیتا سنترهای صهیونیستی شان  را به داخل کشور  پیچیده اند و تجویزهایی کودکانه می کنند[10] که یک دانشجوی ساده رشته فناوری اطلاعات را حتی به خنده وا میدارید چه برسد به نخبگان این حوزه! کاملا مشخص است غده سرطانی باید بیرون درآورده شود و تلگرام نیز یک غده سرطانی صهیونیستی است، هرکس از مسئولین ارشد حوزه فناوری اطلاعات در کشور این واقعیت را کتمان کند  بدون شک یا خائن است یا  صلاحیت علمی کافی برای پذیرش مسئولیت در حوزه حراست از حریم الکترونیک نظام را ندارد.

آنهایی که برخلاف نظر دادستان محترم کشور، درشورای عالی فضای مجازی رای به ادامه کار تلگرام در حریم فضای مجازی نظام داده اند،  صرفنظر از بزه های غیر اخلاقی و خلاف شرع رایج شده توسط جاسوس افزار میری لشویلی که بواسطه ی عدم توانایی کنترل دولتی بر تلگرام  در کشور حادث شده است و خود فرصتی جداگانه برای بررسی می طلبد ؛ حداقل باید پاسخگوی این  سوال ساده باشند که در شرایط مدیریت بحران و در صورتی که کشور به فرض با تهدید فعالیت های کور تروریستی گروه هایی مثل داعش مواجه شود و هماهنگی اعضای تروریست در داخل با جاسوس افزار میری لشویلی (تلگرام) صورت پذیرد، اعضای محترم این شورایعالی برای نهادهای امنیتی نظام در شرایط بحران مذکور چه راهکاری را بمنظور شنود فعالیت ها و هماهنگی های گروه های اینچنینی تروریستی که امنیت و جان زن و کودک و هم میهنان در گرو خنثی شدن فعالیت های مخربانه آنانست،  متصور خواهند بود؟ و با توجه به آنکه جاسوس افزار میری لشویلی (تلگرام) روی داده های در حال مخابره ،کدینگ مطلق و سرتاسری تضمین شده لحاظ می کند، و همچنین دیتاسنترهای خارجی شرکت  مادر یعنی دیجیتال فورترز واقع در انگلیس و ایالات متحده، حفظ این امنیت رمزگذاری شده و حفظ محرمانگی اطلاعات مخابره شده را تضمین و محقق می کنند، لذا تروریستهای مفروض در شرایط بحرانی مذکور بی هیچ مزاحمتی قادر خواهند بود با تکیه بر بستر امن مخابراتی جاسوس افزار میری لشویلی در حاشیه امن مطلق به هماهنگی های تروریستی و فعالیت های مخربانه خویش در داخل ادامه دهند.

آنچه از برآیند مصوبه ها می توان گفت اینست که به نظر می رسد در نهاد حساسی همچون شورایعالی فضای مجازی حساسیت های لازم برای متعهد  کردن اعضّا به مصوبه هایشان پیش بینی نشده  است و شاید به همین دلیل است که به راحتی شاهد تصمیم های سلیقه ای و غیر علمی و  بعضا  تهدید کننده امنیت نظام مواجه هستیم.

و لذا لازمست، آیین نامه داخلی شورایعالی فضای مجازی قطعا به گونه ای تنظیم و اصلاح شود که تک تک اعضای شورا در آینده در مقابل قانون مسئول قانونی تصمیمات و مصوبات شان در دوره مدیریتی خویش باشندو چنانچه خدای نکرده هر یک از مصوبات آنها موجبات پیشامد صدمات امنیتی و جانی عموم را فراهم کرد ، نظام و قوه محترم قضاییه بتواند طبق مدارک مثبته قانونی فرد مسئول را استنطاق نماید.